شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۸۷: حیران شده در نرگس مست تو خلایق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای گشته خجل از گل روی تو شقایق حیران شده در نرگس مست تو خلایق بسیار بگشتیم به هر باغ و ندیدیم سروی چو قدت رسته در طرف حدائق اکنون که چمن رونق گلزار جنان شد رو بادهٔ گلگون طلب و یار موافق از دامن خود دست مدار ای دل شیدا باشد که میسر شودت کشف حقایق رندی که نهد پا به ره کعبهٔ مقصود واجب بود اول قدمش ترک علایق اسرار مرا زاهد مخمور چه داند دُردی کش میخانه کند حل دقایق سید سر خود گیر که در عالم وحدت مجنون همه لیلی شد و عذرا همه وامق شاه نعمت الله