شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۶۶: سلسلهٔ اهل دل حلقهٔ موی غمش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غلغلهٔ عاشقان مجلس کوی غمش سلسلهٔ اهل دل حلقهٔ موی غمش در خم چوگان غم دل شده غلطان به سر شادی آن سر که او گردد و کوی غمش این دل مسکین من خرم و دلشاد شد تا به مشامم رسید شمهٔ بوی غمش مست می غم شدم شادی مستان غم میل ندارم به هیچ جز که به سوی غمش گفت من و گوی او راحت قلب حزین جست دل و جوی جان دیدن روی غمش بی سر و بی پا منم همدم رندان غم سرخوشم و می روم بر سر کوی غمش درد غم و درد او آمده درمان ما سید ما شد به جان بندهٔ خوی غمش شاه نعمت الله