شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۶۴: لاجرم بر تخت دل بنشانمش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روح اعظم نایب حق خوانمش لاجرم بر تخت دل بنشانمش اسم اعظم خوانده ام از لوح دل خازن گنج الهی دانمش مهر و مه می خوانمش در روز و شب گه به صورت گه به معنی خوانمش عهد با او بسته ام روز ازل تا ابد پابند آن پیمانمش نور چشمست او و دیده دمبدم در خیالش سو به سو گردانمش عقل مخمور است و من مست خراب گر درآید این چنین کی مانمش نعمت الله مخزن اسرار اوست هرچه می خواهم ازو بستانمش شاه نعمت الله