شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۵۶: کیست آدم پاسبان حضرتش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چیست عالم سایه بان حضرتش کیست آدم پاسبان حضرتش هر چه بود و هست و خواهد بود هم هست و بود و باشد از آن حضرتش آفتابش نوربخش عالم است دادمت روشن نشان حضرتش مجلس عشق است و ما مست و خراب باده نوشان عاشقان حضرتش دل به من ده تا روان گویم ز جان این معانی از بیان حضرتش کشتهٔ عشقم از آنم زنده دل حی جاویدم به جان حضرتش سید مست است و جام می به دست رند و سرخوش بندگان حضرتش شاه نعمت الله