شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۳۸: گر تو رندی جرعه ای زین می بنوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خم می در جوش و رندان درخروش گر تو رندی جرعه ای زین می بنوش دل به ساقی ده که تا یابی حیات جان فدا کن در هوای می فروش گوهر در یتیم از ما بجو تا شوی چون حیدری حلقه به گوش هر که یک جرعه بنوشد زین شراب تا قیامت او کجا آید به هوش گر سخن از عشق می گوئی بگو ور حدیث از عقل می پرسی خموش مجلس عشق است سرمستان رند می کشندم چون سبو رندان به دوش پیرهن از یوسف مصری بنه خلعتی از خرقهٔ سید بپوش شاه نعمت الله