شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۲۲: هم به مردی رسیده ام که مپرس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرم و سردی چشیده ام که مپرس هم به مردی رسیده ام که مپرس این چنین جام می که می نوشی دُرد دردی چشیده ام که مپرس این چنین مست و لاابالی وار از جهانی رسیده ام که مپرس سختی گفتم از زبان حبیب هم به گوشی شنیده ام که مپرس گل این گلستان سلطانی هم به دستی بچیده ام که مپرس گوهری را فروختم به بهاء جوهری را خریده ام که مپرس در همه روی روشن سید آفتابی بدیده ام که مپرس شاه نعمت الله