شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۱۶: عشق جانان جان ما بر باد خواهد داد باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرغ دل در دام زلف دلبری افتاده باز عشق جانان جان ما بر باد خواهد داد باز زاهد خلوت نشین از خان و مان دل برگرفت مجلسی مستانه در کوی مغان بنهاد باز توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتاده ایم هر که آمد سوی ما مانند ما افتاد باز بر خیال عقل بی بنیاد بی بنیادی من تا چه آید بر سرت زین عقل بی بنیاد باز روی دل بر درگه سلطان خود آورده ایم آمده بر درگه شه بنده ای آزاد باز آب چشم ما چو دجله می رود هر سو روان شاید ار معمور سازد خطهٔ بغداد باز خوش گشادی از گشاد نعمت الله یافتیم تا در میخانه را بر روی ما بگشاد باز شاه نعمت الله