شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۶: عقل مخور گو ز ما پرهیز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رند مستیم و عشق شورانگیز عقل مخور گو ز ما پرهیز ساقیا خم می بیار آن دم خم می بر سر حریفان ریز بر در می فروش خوش بنشین از سر کاینات هم برخیز جاودان گر حیات می جوئی جان و جانان به همدگر آمیز گر حلیمی تو بردباری کن آب دیده به خاک ایشان ریز بر سر خاک عاشقان چو رسی قصر شیرین بساز و هم شبدیز همچو فرهاد میل خسرو کن گو مترس از صلابت پرویز عشق شیرین گرش بود فرهاد عشق سرمست و خنجر سر تیز عقل مخمور و إرهٔ عمری به ازین نیست هیچ دست آویز دامن سیدم به دست آور به ازین نیست هیچ دست آویز شاه نعمت الله