شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۰: که دیده است چنین فاش این چنین مستور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به هر طرف که نظر می کنم توئی منظور که دیده است چنین فاش این چنین مستور ز لطف تو نظری یافتم شدی ناظر چه جای من که توئی ناظر و توئی منظور چو نیست در دو جهان جز یکی کراست وصال عجب بود که یکی از یکی بود مستور به نور طلعت او روشن است دیدهٔ من ببین که در همه عالم جز او که دارد نور ز ذوق گفته ام این شعر بشنو از سر ذوق کسی که ذوق ندارد ز بزم ما گو دور مقام اهل دلانست صحبت جانم چه جای روضهٔ رضوان چه قدر حور و قصور حریف سیدم و ساقی خراباتم مدام عاشق مستم نه عاقل مخمور شاه نعمت الله