شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۷۷: چه کنی دوستی تو با اغیار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار یاران یار باش ای یار چه کنی دوستی تو با اغیار نار چون نار را نمی سوزد نار شو تا تو را نسوزد نار سر موئی حجاب اگر داری به سر ما که ازمیان بردار جان به جانان سپار و خوش می باش دل رها کن به خدمت دلدار کار ما عاشقی و میخواری است غیر از این نیست عاشقان را کار رند مست از خمار نندیشد زان که باشد مدام با اغیار وحده لاشریک له گفتم کردم اقرار کی کنم انکار گرچه دل را تو قلب می خوانی باشد آن نقد مخزن اسرار گفتهٔ سیدم خوشی می خواند نعمت الله ز یاد هم مگذار شاه نعمت الله