شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۶۹: خوردیم می و توبه شکستیم دگر بار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در گوشهٔ میخانه نشستیم دگر بار خوردیم می و توبه شکستیم دگر بار ما و بت ترسا بچه و کوی خرابات زنار سر زلف ببستیم دگر بار با محتسب شهر بگوئید که رندیم در کوی مغان عاشق و مستیم دگر بار از عقل پریشان که مرا دردسری بود المنة لله که برستیم دگر بار سر حلقهٔ رندان خرابات جهانیم پنهان نتوان کرد که هستیم دگر بار در خلوت دیده به حضوری که چه گویم با نقش خیالش بنشستیم دگر بار سر در قدمش باخته دستش بگرفتیم آخر تو چه دانی ز چه دستیم دگر بار مرغ دلم افتاد به دام سر زلفش گفتم نتوان جست بجستیم دگر بار با زاهد مخمور دگر انس نگیریم جز سید مستان نپرستیم دگر بار شاه نعمت الله