شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۶۸: دستی بزن و ساغر و پیمانه به دست آر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رندانه بیا ساقی و خمخانه به دست آر دستی بزن و ساغر و پیمانه به دست آر ذوق ار طلبی یک نفسی همدم ما شو در مجلس ما منصب شاهانه به دست آر دل خلوت عشق است در او عقل نگنجد رو صاحب این خانه و آن خانه به دست آر سر بر قدم او نه و جان نیز بر آن هم گر دست دهد دامن جانانه به دست آر سردار شود هر که رود بر سر دارش این مرتبهٔ عالی شاهانه به دست آر در کنج دلت گنج خوشی هست طلب کن نقدی تو از این گوشهٔ ویرانه به دست آر از بندگی سید مستان خرابات جامی بستان و می مستانه به دست آر شاه نعمت الله