شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۲: خویش را گم کن که ره یابی دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راه را گم کرده ای جان پدر خویش را گم کن که ره یابی دگر عشقبازی گر کنی با من نشین جان بباز و دل بده سر هم به سر ذوق اگر داری ببینی نور او خوش به چشم ما در آ او را نگر آینه گر صد نماید ور هزار می نماید آفتابی در نظر یک وجود است و صفاتش بی شمار آن یکی در هر یکی خوش می شمر عاشق و معشوق و عشقی در وجود از وجود خود اگر یابی خبر چشم مست نعمت الله را ببین نور او دارد همیشه در بصر شاه نعمت الله