شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲۸: بیا به نور خدا پرتوی خدا بنگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا به دیدهٔ ما روی یار ما بنگر بیا به نور خدا پرتوی خدا بنگر بیا و دُردی دردش ز دست ما برکش بیا به درد دل و آن گهی دوا بنگر نظر ز غیر فروبند و چشم دل بگشا به مردمی نظری کن خوشی بیا بنگر بیا بیا که تو بیگانه نیستی از ما به آشنائی ما رو در آشنا بنگر توئی و وعدهٔ فردا و روی او دیدن ببین به چشم من امروز حالیا بنگر اگر تو آینهٔ دل زدوده ای به صفا نگاه کن تو در آئینه و مرا بنگر چو سید ار تو ندیدی جمال او به یقین بیا به دیدهٔ ما در جمال ما بنگر شاه نعمت الله