شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۸۵: از وجود و از عدم آسوده اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقان از بیش و کم آسوده اند از وجود و از عدم آسوده اند همدم جامند و با ساقی حریف عارفانه دم به دم آسوده اند سرخوشند و شادمان می می خورند خرمند و هم ز غم آسوده اند لطف ساقی می به رندان می دهند این کریمان از کرم آسوده اند بت پرستان در خرابات مغان عاشقانه از صنم آسوده اند لب نهاده بر لب جام مدام از شراب جام جم آسوده اند پادشاهان سیم بر هم می نهند این گدایان از درم آسوده اند غسل کرده در محیط عشق او از حدوث و در قدم آسوده اند در نعیم جاودان با سیدند منعمانه از نعم آسوده اند شاه نعمت الله