شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۶۳: هر کس که دید او را می دان که آنچنان دید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
او را به خود نبینی او را به او توان دید هر کس که دید او را می دان که آنچنان دید دیده ندید غیرش چندان که گشت و گردید خوش دیده ای که او را در غیر آن توان دید جام جهان نمائی یاری که در نظر داشت او نور چشم مردم در آینه عیان دید سرچشمهٔ حیات است این بحر دیدهٔ ما در چشم ما نظر کن کان بحر می توان دید حکم ولایت ما منشور حضرت اوست توقیع آن نبیند هر کس که آن نشان دید دل دیدهٔ خوشی دید روشن به نور رویش جانان هر دو عالم در جسم و جان روان دید رندی که نعمت الله سرمست بیند او را شاید اگر بگوئی سرخیل عاشقان دید شاه نعمت الله