شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۹: بنوش جام شرابی که نوش جانت باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مده به باد هوا جان خویشتن بر باد بنوش جام شرابی که نوش جانت باد در آ به خلوت میخانه فنا بنشین چه می کنی تو در این خانقاه ب بنیاد هزار جان عزیزم فدای غم بادا که خاطرم ز غم عشق می شود دلشاد دلم ز دست بیفتاد در سر زلفش اسیر گشت چه چاره کنم چنین افتاد دمی که بی می و معشوق می رود باد است دریغ عمر عزیزی که می رود بر باد درم گشاد و گشادم از این درست که او دری نماند که آن در به روی ما نگشاد به جان سید رندان که از سر اخلاص غلام خدمت اوئیم و بندهٔ آزاد شاه نعمت الله