شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۶: بی نام و نشانند از این نام نشانند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رندان همه مستند و می از جام ندانند بی نام و نشانند از این نام نشانند در صومعه گر زاهد رعناست مجاور رندان به سراپردهٔ میخانه روانند خوش آینه دارند در آن آینه روشن بینند جمال خود و بر خود نگرانند اسماء الهی است که ظاهر شده بر خلق یک چند چنین بوده و یک چند چنانند عشاق برآنند که معشوق بر آنست ما نیز بر آنیم که عشاق برآنند این گفتهٔ مستانهٔ ما از سر ذوق است بی ذوق نخواهیم که یک بیت بخوانند از غافل مخمور مجو مستی سید کز ذوق می و مستی او بی خبرانند شاه نعمت الله