شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۵: تا بود چنین بوده و تا باد چنین باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ذوقیست دلم را که به عالم نتوان داد تا بود چنین بوده و تا باد چنین باد یادت نکنم زان که فراموش نکردم ناکرده فراموش چگونه کنمت یاد چشمی که منور نشد از نور جمالش گر نور دو چشمست که او از نظر افتاد از دولت ساقی که جهان باد به کامش از لعل لبت جام بخواهیم بسی داد عمریست که بر حسن و جمالش نگرانیم یا رب که چنین عمر بسی سال بماناد ساقی و حریفان همه جمعند درین بزم بزمی است ملوکانه نهادیم به بنیاد سلطان بود آن کس که بود بندهٔ سید صد جان بفدایش که بود بندهٔ استاد شاه نعمت الله