شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۰: اشک خون آلود ما بر رو نهاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آب چشم ما به هر سو رو نهاد اشک خون آلود ما بر رو نهاد جز خیال روی او نقشی ندید دیدهٔ ما تا نظر را برگشاد تا ببوسد خاک پایش آفتاب بر سر کویش رسید و سر نهاد داد ساقی داد سرمستان تمام زاهد مخمور را جامی نداد ای که گوئی عقل استادی خوشست عقل مزدور است و عشقش اوستاد لحظه ای بی او نمی خواهیم عمر جان ما بی عشق او یک دم مباد نعمت الله رفت یاد او به خیر یاد بادا نعمت الله یاد باد شاه نعمت الله