شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۲۹: همچو ما در بحر بی پایان فتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه در دریای بی پایان فتاد همچو ما در بحر بی پایان فتاد عشق جانان آتشی خوش برفروخت شعله ای در جان مشتاقان فتاد رند مستی سر به پای خم نهاد غلغلی در مجلس رندان فتاد آنکه جان بفروخت درد دل خرید نیک سودا کرد و خوش ارزان فتاد یار ما را کار با اغیار نیست کار او ای یار با یاران فتاد از سر کویش کسی کو دور شد بی سر و پا سخت سرگردان فتاد نعمت الله جان به جانان داد و رفت خوش بود جانی که با جانان فتاد شاه نعمت الله