شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۸: دستی که از آن نقش بگیرد به سر آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نقشی است خیالش که به هر دست بر آید دستی که از آن نقش بگیرد به سر آید نقاش به هر لحظه کشد نقش خیالی آن نقش رود باز به نقش دگر آید در نور رخش شاهد و معنی بنماید هر صورت خوبی که مرا در نظر آید پرسی خبری از دل و دل بی خبر از عشق از بی خبر ای یار به تو کی خبر آید ساقی در میخانه گشادست به رندان کو عاشق مستی که ازین خانه درآید بگذشت شب و ماه فرو رفت ولیکن امید که صبح آید و خورشید برآید صد نعره برآید ز دل عاشق سرمست گر مطرب ما گفتهٔ سید بسراید شاه نعمت الله