شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۶: از همه رو دری به ما بگشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در همه آینه جمال نمود از همه رو دری به ما بگشود غیر را سوخت آتش غیرت خوش بود آتشی چنین بی دود دع نفسک به ذوق دریابش تا بیابی ز وصل او مقصود دُرد دردش دوای درد دل است نوش می کن که این بود بهبود این عنایت نگر که آن حضرت در حق بندگان خود فرمود می خمخانهٔ حدوث و قدم ساقی مست ما به ما پیمود خود نماید جمال و خود بیند از خودش با خود است گفت و شنود خیز ساقی بیار جام شراب وقت صبح است و عاقبت محمود هر که انکار نعمت الله کرد بیشکی باشد از خدا مردود شاه نعمت الله