شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۶: هرچه دیدیم بی وجود نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عالم از جود او بود موجود هرچه دیدیم بی وجود نبود نامرادیم او مراد همه یافتیم از عطای او مقصود جام گیتی نما به ما بخشید نور خود را به عین ما بنمود بزم عشق است و ما چنین سرمست هر که آمد به بزم ما آسود خوش بیا جام می بگیر و بنوش ساقی عاشقان چنین فرمود عود دل سوخت آتش عشقش عود خوش بود و آتشی بی دود صفت و ذات او ظهوری کرد نعمت الله از آن شده موجود شاه نعمت الله