شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۱: از گریبان روز رو بنمود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جیب شب آفتاب چون بگشود از گریبان روز رو بنمود شب امکان خیال بود نماند هست روز و وجود خواهد بود غیر او نیست ور تو گوئی هست او به خود دیگران به او موجود عقل چون شب برفت و روز آمد خاطر ما از این و آن آسود یک حقیقت که آدمی خوانند گه ایاز او به نام و گه محمود عالمی را به رقص آورده قول مستانه ای که او فرمود نعمت الله گرد نقطهٔ دل همچو پرگار دایره پیمود شاه نعمت الله