شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۹: بی می خود حی نمی توان بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک دم بی می نمی توان بود بی می خود حی نمی توان بود بی عشق دمی نمی توان زیست بی ساغر می نمی توان بود ما سایه و عشق یار خورشید بی بودن وی نمی توان بود بی جام شراب و عشق لیلی مجنون در حی نمی توان بود مستیم و خراب و لاابالی بی نالهٔ نی نمی توان بود تا کی غم این و آن توان خورد در ماندهٔ کی نمی توان بود بی بود وجود نعمت الله والله که شی نمی توان بود شاه نعمت الله