شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۳: جان سپرد و جان با ایمان سپرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این که گوئی نعمت الله جان سپرد جان سپرد و جان با ایمان سپرد جان به جانان دل به دلبر داد و رفت جان از این خوشتر دگر نتوان سپرد در هوای گلستان عشق او جان چو غنچه با لب خندان سپرد بندگی کرد او به صدق دل تمام ظاهر و باطن به آن سلطان سپرد بود میخانه سبیل خدمتش رفت و آن منصب به این و آن سپرد جان امانت بود با وی مدتی خوش امینانه به آن جانان سپرد دیگری گر جان به دشواری بداد سید سرمست ما آسان سپرد شاه نعمت الله