شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۸: حال ما در بیان نمی گنجد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ذوق ما در جهان نمی گنجد حال ما در بیان نمی گنجد دلبرم دلنوازئی فرمود در برم دل از آن نمی گنجد در دل عاشقان خوشی گنجد آنکه در جسم و جان نمی گنجد زر چه باشد چو سر ندارد قدر دل که باشد چو جان نمی گنجد جان و جانان حریف یکدگرند غیر رطل گران نمی گنجد برو ای عقل دور شو ز اینجا جبرئیل این زمان نمی گنجد ما کلام خدا که می خوانیم سخن این و آن نمی گنجد بزم عشق است و ما سبک روحیم زاهد جان گران نمی گنجد نعمت الله حریف و ساقی یار غیر او در میان نمی گنجد شاه نعمت الله