شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۶: حاکم است و پادشاهانه امارت می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترک عشقش ملک جان بگرفت و غارت می کند حاکم است و پادشاهانه امارت می کند می کند ویران سرای عقل و بیخش می کند آنگهی از لطف خود آن را عمارت می کند جانفروشی می کند دل بر سر بازار عشق سود می یابد در این سودا تجارت می کند هر که دُرد درد عشق او به درمان می دهد بی خبر در دین و در دنیا خسارت می کند عشق سرمست است و درکوی مغان دارد وطن می زند خوش چشمکی ما را اشارت می کند خلوت ما قبلهٔ حاجات سرمستان بود هر کجا رندیست می آید زیارت می کند نعمت الله سرخوش است از عشق می گوید سخن عقل کل تحصیل این لفظ و عبارت می کند شاه نعمت الله