شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۴: گفتم رسم به وصلت گفتا محال باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم به خواب بینم گفتا خیال باشد گفتم رسم به وصلت گفتا محال باشد گفتم که در خرابات خواهم که بار یابم گفتا اگر درآئی آنجا مجال باشد سرچشمهٔ حیاتست ، ما خضر وقت خویشیم در جام ما همیشه آب زلال باشد شادی روی ساقی ، ما می مدام نوشیم بر غیر اگر حرام است بر ما حلال باشد گر عاقلی بگوید عقل تو گشت ناقص نقصان عاقل آن است ما را کمال باشد از آفتاب حسنش شد عالمی منور ما روشنیم از وی او بی زوال باشد نقش خیال بگذار نقاش را طلب کن جز عین نعمت الله نقش خیال باشد شاه نعمت الله