شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۶: واصل دریای او جز ما نشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بحر عشقش را کران پیدا نشد واصل دریای او جز ما نشد در سرابستان مستان ره نبرد هر که چون ما سو به سو جویا نشد دیدهٔ ما تا نظر از وی نیافت چشم نابینای ما بینا نشد جان ما تا مبتلای او نگشت کار دل در عاشقی والا نشد سرفرازی در میان ما نیافت هر که را سر در سر سودا نشد در حریم عشق عاشق پی نبرد در ره معشوق تا پویا نشد هر پریشان کو نشد از جمع ما دولت پنهانیش پیدا نشد هر که آمد سوی ما سرمست رفت هیچکس تشنه از این دریا نشد تا حدیث عشقبازی گفته اند همچو سید دیگری گویا نشد شاه نعمت الله