شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۴۲: دست خود از دست هر بی پا و سر باید کشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دامن از تردامنان جان پدر باید کشید دست خود از دست هر بی پا و سر باید کشید عشق می بازی طریق عاشقان باید سپرد میل حج داری بلای بحر و بر باید کشید دُرد دردت گر دهد چون صاف درمان نوش کن ور می صافت دهد در دم ببر باید کشید گر به دور حسن او دیدی بلای او چه سود چون که ناچار است در دور قمر باید کشید توتیای دیدهٔ ما خاک پای عاشقان این چنین خوش توتیائی در بصر باید کشید نعمت الله را اگر خواهی که مهمانی کنی سفره ای گرد جهان سر تا به سر باید کشید ور بقدر همتش سازی سرائی مختصر چار دیواری به هفت اقلیم در باید کشید شاه نعمت الله