شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۴: خوش بود جانی که مقبول چنان جانان شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه باشد بندهٔ او درجهان سلطان شود خوش بود جانی که مقبول چنان جانان شود روی او در دیدهٔ ما آفتاب روشن است این چنین نوری کجا از چشم ما پنهان شود هرچه آید در نظر نقش خیال او بود لاجرم در حسن خوبان عقل ما حیران شود ما ز دریائیم و با ما هر که بنشیند دمی گر چه باشد قطره ای در بحر ما عمان شود مشکل حل است و حل مشکلات عالمست حل این مشکل تو را در مجلس رندان شود گنج معنی هر که می خواهد بیاید همچو ما عارفانه ساکن کنج دل ویران شود نعمت الله حاصل عمر حیاتست ای عزیز خوش بود گر حاصل عمر عزیزت آن شود شاه نعمت الله