شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۰۱: به از این نسبت خرقه ز محالات بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسبت خرقه ام از پیر خرابات بود به از این نسبت خرقه ز محالات بود این چنین پیر مریدی و چنان میخانه باده نوشیدن من عین عبادات بود عشق می بازم و خاطر به خدا مشغول است میخورم باده و جانم به مناجات بود نامراد از در ما باز نگردیده کسی در میخانهٔ ما قبلهٔ حاجات بود زاهد ار جنت فردوس به جان می جوید جنت عاشق سرمست خرابات بود سخنی از دل و دلدار بجان می گویم سخنم از سر صدق است و کرامات بود پیر و سر حلقهٔ ما سید بزم عشق است قدر هر کس به کمالات و مقالات بود شاه نعمت الله