شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۴: هر که درد تو کشد از پی درمان نرود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که رخسار تو بیند به گلستان نرود هر که درد تو کشد از پی درمان نرود آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست به تماشای گل و لاله و ریحان نرود خضر اگر لعل روان بخش تو را دریابد بار دیگر به لب چشمهٔ حیوان نرود گر نه امید لقای تو بود در جنّت هیچ عاشق به سوی روضهٔ رضوان نرود مرد باید که ز شمشیر نگرداند روی گر نه از خانه همان به که به میدان نرود هوسم بود که در کیش غمت کشته شوم لیکن این لاشه ضعیف است و به قربان نرود در ازل بر دل ما عشق تو داغی بنهاد که غمش تا به ابد از دل بریان نرود چند گفتی به هوس از پی دل چند روی عاشق دلشده چون از پی جانان نرود نعمت الله ز الطاف تو گوید سخنی عاشق آن است که جز در پی جانان نرود شاه نعمت الله