شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۳: این چنین چشم خوشی نیکو بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم ما روشن به نور او بود این چنین چشم خوشی نیکو بود روبروی خویش بنشیند چو ماه آئینه گر ساده و یک رو بود دل به دریا رفت و ماه در پیش حال دریا عاقبت تا چو شود عشق سرمست او می نوشد مدام عقل مخمور و بگفت و گو بود هر که باشد بندهٔ سلطان ما بر در او پادشه انجو بود از ازل یاری که دارد دولتی تا ابد دایم به جست و جو بود نعمت الله میر سرمستان ما است میر میران نزد او میرو بود شاه نعمت الله