شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۹: باز بگشوده کنار و در میانم میکشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترک سر مستی مرا دامن کشانم می کشد باز بگشوده کنار و در میانم می کشد در کش خود می کشد ما را به صد لطف و کرم گه چنینم می نوازد گه چنانم می کشد کی کشد ما را ، چو لطفش می کشد ما را به ناز عاشق مست خرابم کش کشانم می کشد از بلای عشق او چون کار ما بالا گرفت از زمین برداشته بر آسمانم می کشد می کشم نقش خیالش بر سواد چشم خود زانکه این نقش خیال او روانم می کشد جذبهٔ او می رسد خوش می کشد ما را به ذوق در کشاکش اوفتادم چون دوانم می کشد نعمت الله جمله عالم را به سوی خود کشید جان فدای او که عشق او به جانم می کشد شاه نعمت الله