شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۵: سرگشته در آن کوچه چو رندان خرابات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مائیم و می صحبت رندان خرابات سرگشته در آن کوچه چو رندان خرابات میخانهٔ ما وقف و سبیل است به رندان جاوید به فرمودهٔ سلطان خرابات مستیم و خرابیم و سر از پای ندانیم دل داده و جان نیز به جانان خرابات خوانی است خرابات نهاده بر رندان خوردیم بسی نعمت از این خوان خرابات جمعی ز سر زلف بتی گشته پریشان جمعیت از آن یافت پریشان خرابات ذوقی که دلم راست به عالم نتوان گفت این ذوق طلب کن تو ز یاران خرابات در کوی خرابات نشستیم به عشرت با سید سرمست و حریفان خرابات شاه نعمت الله