شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۲: امید که آئی و من آیم به سلامت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفتی به سلامت به سلامت به سلامت امید که آئی و من آیم به سلامت سر در قدمت بازم و جان را بسپارم دست من و دامان تو تا روز قیامت از روی کرم یاد کن این بندهٔ خود را ای جان به فدای تو و آن نامه و نامت دل زنده شود چون برسد از تو پیامی یابیم حیات ابدی ما ز پیامت هرچند ملامت که کند عقل ز عشقت عاشق نرود از سر کویت به ملامت آمد دل و در دام سر زلف تو افتاد مرغیست مبارک که فتادست به دامت جانا نظری کن که منم بندهٔ سید تو شاه جهانی و جهان باد به کامت شاه نعمت الله