شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳۳: عشق درآمد ز در عقل ز جا رفت رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عقل مشوش دماغ از سر ما رفت رفت عشق درآمد ز در عقل ز جا رفت رفت نقش خیالی نگاشت هیچ حقیقت نداشت بود هوا در سرش هم به هوا رفت رفت عمر به باد هوا داد در این گفتگو میل صوابی نکرد راه خطا رفت رفت عاشق مستی رسید عربده آغاز کرد عاقل مخمور از آن از بر ما رفت رفت هرکه به دریا فتاد نام و نشانش مجو بشنو و دیگر مگو خواجه چرا رفت رفت جام حبابی پر آب گر شکند صورتش معنی او آب بود آب کجا رفت رفت سید هر دو سرا آمده بود از خدا باز به حکم خدا نزد خدا رفت رفت شاه نعمت الله