شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۵: سر آب از شراب نتوان یافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
علم ما در کتاب نتوان یافت سر آب از شراب نتوان یافت بی حجاب است و خلق می گویند حضرتش بی حجاب نتوان یافت چشم ما بحر در نظر دارد به ازین بحر و آب نتوان یافت ما به شب آفتاب می بینیم گر چه شب آفتاب نتوان یافت گنج عشقش حساب نتوان کرد بی حسابش حساب نتوان یافت بگذر از نقش و از خیال مپرس که خیالش به خواب نتوان یافت در خرابات همچو سید ما رند و مست و خراب نتوان یافت شاه نعمت الله