شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۶: این چنین گنجینه بی کنجی کی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کنج دل گنجینهٔ عشق وی است این چنین گنجینه بی کنجی کی است هرچه بینی در خرابات مغان نزد ما جام لطیفی پر می است عالمی را عشق می بخشد وجود بی وجود عشق عالم لاشی است آفتاب است او و عالم سایه بان هرکجا آن می رود این در پی است نوش کن آب حیات معرفت تا بدانی عین ما کز وی حی است سِر نائی بشنو از آواز نی کز دم نائی دمی خوش در نی است نعمت الله محرم راز وی است عشق را رازیست با هر عاشقی شاه نعمت الله