شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۹: می که می نوشد چو آنجا جام نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در حقیقت عشق را خود نام نیست می که می نوشد چو آنجا جام نیست کی بیابد نیک نامی در جهان هر که او در عاشقی بدنام نیست مرغ دل سیمرغ قاف معرفت جز سر زلف بتانش دام نیست سوختگان دانند و ایشان گفته اند پخته داند کاین سخن با خام نیست صبحدم می گفت سرمستی به من بامداد عاشقان را شام نیست در خرابات مغان مستان بسی است همچو من مستی در این ایام نیست نعمت الله جام می بخشد مدام خوشتر از انعام او انعام نیست شاه نعمت الله