شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۹: هستش مشمر که گوئیا نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دل که به عشق مبتلا نیست هستش مشمر که گوئیا نیست تا دُردی درد نوش کردیم دل را به از این دگر دوا نیست رندیم و مدام جام رندان از ساقی و جام می جدا نیست مستیم و خراب در خرابات ما را جائی دگر هوا نیست در بحر محیط عشق غرقیم جز ما خبرش ز حال ما نیست هر نقش که در خیال آید نیکش بنگر که بی خدا نیست مستیم و حریف نعمت الله حیف است که ذوق او تو را نیست شاه نعمت الله