شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۵: به نزد آشنا خود عین ما نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در این در به جز ما آشنا نیست به نزد آشنا خود عین ما نیست گمان کج مبر بشنو ز عطار که هر کو در خدا گم شد جدا نیست نه قربست و نه بعد آنجا که مائیم مگو آنجا کجا آنجا کجا نیست حباب و موج و دریا هر سه آبند جدایند از هم و از هم جدا نیست فنا شو از فنا و از بقا هم فقیران را فنا و هم بقا نیست حریف درد نوش و دردمندیم از این خوشتر دل ما را دوا نیست وجود این و آن نقش خیالست حقیقت جز وجود کبریا نیست اگر گوئی همه حقست حقست وگر خلقش همی خوانی خطا نیست چو سید نیست شو از هست و از نیست چو تو خود نیستی هستی تو را نیست شاه نعمت الله