شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۶: نقش و حباب گرچه هزارند با یکیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
موج و حباب و قطره درین بحر ما یکیست نقش و حباب گرچه هزارند با یکیست درمان درد دل چه کنم ای عزیز من از دوست می رسد همه درد و دوا یکیست ما و شرابخانه و رندان باده نوش فارغ ز دو سرا بر ما دو سرا یکیست تمثال صدهزار در آئینه رو نمود دیدیم آن یکی و همه نزد ما یکیست گر آشنای خویش شوی نزد عاشقان معشوق و عشق و عاشق و آن آشنا یکیست چون عقل احول است دو بیند غریب نیست بنگر به عین عشق که شاه و گدا یکیست سید ز جود خویش وجودی به بنده داد معطی نعمة الله ما و عطا یکیست شاه نعمت الله