شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۹: بلکه معدومیم ما موجود اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنده ایم و عابد و معبود اوست بلکه معدومیم ما موجود اوست گر کسی راهست مقصودی دگر عارفان را از همه مقصود اوست جود او بخشید عالم را وجود نیک دریابش که عین جود اوست این و آن نقش خیالی بیش نیست آنکه هست و باشد و هم بود اوست سر نهاده پیش او بر خاک راه ساجدیم و حضرت مسجود اوست حکم میخانه به ما انعام کرد آنکه ما را این عطا فرمود اوست نعمت الله جان به جانان داد و رفت نزد یاران عاقبت محمود اوست شاه نعمت الله