شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۱: جان عالم فدای حضرت اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شاه شاهان گدای حضرت اوست جان عالم فدای حضرت اوست در نظر این و آن نمی آید دیده خلوت سرای حضرت اوست در دلم غیر او نمی گنجد دیگری کی به جای حضرت اوست همه کس آشنای خود یابد هر که او آشنای حضرت اوست من ز خود فانیم به او باقی این حیات از بقای حضرت اوست زاهدان در هوای حور و بهشت دل من در هوای حضرت اوست نعمت الله که میر مستان است نزد رندان عطای حضرت اوست شاه نعمت الله