شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۷: خوش حیاتی چنین از آن منست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق جانان حیات جان من است خوش حیاتی چنین از آن منست جان دل زنده ام از آن ویست عشق او جان جاودان منست گر فروشم غمش بهر دو جهان نزد اهل نظر زیان منست من امین و امانت سلطان هست محفوظ و در امان منست می خمخانهٔ حدوث و قدم همه از بهر عاشقان منست آن معانی که عارفان جویند گر بدانند در بیان منست این چنین گفته های مستانه سخن اوست وز زبان منست تا بود جان به جان ، محب ویم چون کنم ترک جان که جان منست حکم سید که یرلغ آل است آن به نام من و نشان منست شاه نعمت الله