شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۲: این چنین کشته کسی زندهٔ جاویدان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کشتهٔ عشق تو دل زندهٔ جاویدان است این چنین کشته کسی زندهٔ جاویدان است سخن از گنج و طلسم ار بکنم عیب مکن عشق گنجیست که در کنج دل ویران است جان فدا کردم و جانان نظری کرد به من هرچه دارم همه از بندگی جانان است در سراپردهٔ دل خلوت دلدار من است خوش مقامی که در او تکیه گه سلطان است در خرابات قدم نه دَمکی خوش بنشین که در این آب و هوا پرورش رندان است چون همه آینهٔ حضرت او می نگری در هر آئینه که بینم به حقیقت آن است گوش کن گفتهٔ سید بشنو از سر ذوق که سخنهای خوشش از نفس مستان است شاه نعمت الله